Lyrics

من نمی‌خواستم ادامه بدم این راهو
بدی باید تموم می‌شد این ذهن‌خالی
هوای کثیف
هوای کثیف
من راه رفتم توی شیار بین دو نیم‌کره مغزم
هوا اونجا عالی بود امروز
خیس از سیاهی
خیس از سیاهی
تو عمیق‌ترین نقطه غار هیچ نوری نیست
جز صدای نفس‌هامون صدایی نیست
صدای انگشت‌های آشنا میاد
از نوازش
یه پوست مرطوب
یه پوست مرطوب
سلام به موهای ایستاده روی پوست
لب عمیق‌ترین دره نزدیک
هیچ‌وقت برای پریدن دیر نیست
هیچ‌وقت دیر نیست
Written by: heandhisfriends heandhisfriends
instagramSharePathic_arrow_out