Lyrics

گفتی نباید می رفتی، گفتم نرفتم، ماندم
گفتی به قهر رفتی، گفتم دیروز به تو نرسیده ام
که امروز رفته باشم
من از آغاز، از نخستین دیدار در کنار تو مانده ام
گفتی هوایم را از صدایت پر کردی و یک روز بی خبر
صدا را بریدی و رفتی
گفتم دور یا نزدیک چه فرقی می کند
اگر صدا را می شنوی؟
گفتی نزدیک تر باید می آمدی
گفتم فاصله در نگاه ماست
اگر مرا نزدیک تر می خواهی
با من حرکت کن، نایست، با من بیا
گفتی کجا؟
گفتم به نزدیک ترین جای این گره
به امن ترین جای این صدا
که ما را به جانب یگدیگر پرتاب می کند
صدایی مشترک که دریا شدن را به ما می آموزد
گفتی می دانم
بازگشت صدای خود را از من می خواهی
من شاید انعکاس صدای تو نبوده ام
گفتم بودی، هستی، خواهی بود
من از تو گلایه ندارم
گفتی من سایه توام
سایه، نه گلایه
گفتم باش
در من باش
نه بیرون از من
گفتی هستم، هستم
اما تو نباید می رفتی
Written by:
instagramSharePathic_arrow_out