Top Songs By Faramarz Aslani
Lyrics
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمشب مست به بالین من آمد، بنشست
سر فرا گوش من آورد و به آوای حزین
گفت ای عاشق شوریده ی من خوابت هست؟
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آنچه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است و گر از باده ی پست
خنده جام مِی و زلف گره گیر نگاه
ای بسا توبه که چو توبه حافظ بشکست
Lyrics powered by www.musixmatch.com