Chamedoon

تا میکنم لباساتو

میذارم تو چمدونت

لاشون چند تا تکیه کاغذ نامه است

بخونشون وقتی رفتی خونه

میخوام هرجا باشی خوب باشی

بدونی تا تهش منو داری

گذاشتم لای نامه هات پس یه یادگاری

اونو دور ننداز

میدونم که حالت نیست خوب الان

میدونم که شاید برم من زود از یاد

میدونم که میخوایی باشی دور اما

اونو دور ننداز منو دور نندار

میدونم که حالت نیست خوب الان

میدونم که شاید برم من زود از یاد

میدونم که میخوایی باشی دور

اما اونو دور ننداز منو دور نندار

دم ایستگاه وایسادم زل زدم به خطای راه آهن

میگه داره میشه دیر با دست نشون میدی ساعت

ولی من بازم نمیکنم باورش

که اینه آخرش هنوز توی رویام

آخه تو رو دارمت

با همه بدیات میخوام تو رو تا تهش تا تهش

پس تا میکنم لباساتو

میذارم تو چمدونت

لاشون چند تا تکیه کاغذ نامه است

بخونشون وقتی رفتی خونه

میدونم که حالت نیست خوب الان

میدونم که شاید برم من زود از یاد

میدونم که میخوایی باشی دور اما

اونو دور ننداز منو دور نندار

میدونم که حالت نیست خوب الان

میدونم که شاید برم من زود از یاد

میدونم که میخوایی باشی دور اما

اونو دور ننداز منو دور نندار