Dar Bande to Azadam

زلف بر باد مده

زلف بر باد مده

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

زلف بر باد مده

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن

ناز بنیاد مکن

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

می مخور با همه کس

می مخور با همه کس

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

می مخور با همه کس

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

سر مکش تا نکشد

سر مکش تا نکشد

سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

زلف را حلقه مکن

زلف را حلقه مکن

زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم

طره را تاب مده

طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

شمع هر جمع مشو ور نه بِسوزی ما را

یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره ی شهر مشو تا نَنَهم سر در کوه

شور شیرین مَنِما تا نکنی فرهادم

رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس

تا به خاکِ درِ آصف نرسد فریادم

تا به خاکِ درِ آصف نرسد فریادم

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی

من از آن روز که در بند توام آزادم

من از آن روز که در بند توام آزادم

من از آن روز که در بند توام آزادم

من از آن روز که در بند توام آزادم

در بند توام آزادم در بند توام آزادم

در بند توام آزادم در بند توام آزادم

در بند توام آزادم در بند توام آزادم