Tehran

تو جمع راجع بهش یکی شوخی کرد

انقدر با مشت زدم تو صورتش

زدم تو صورتش

زدم، زدم، زدم، زدم تو صورتش

زیر مشتام جون داد، جنازه اش هم ول نکردم

جلو جمع آتیش زدم تا کسی دیگه جرئت نکنه

از این غلطا بکنه

یه موقع هایی لازمه که بد شاخ شی

بکشی چند تا کفتار سیخ

چشما چهارتا بشه، هنگ کنن همه

افسار نندازی روی عکس العملت

گرگ درندم تشنست لعنتی

زل نزن تو چشمم الکی

حال و هوای این تهران همینه

نگاه نکن که شاعرم و شعرام قویه

میفرستمت اصلاح نژاد

حذف فیزیکی، من باب مثال

این جا بوی مرگ میده اخطار به چشات

تو نهایتا کشیدی تو دکستاپت Glock

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

به بکسم میگم که سر بالا باشن

حواسا جمعه نخوریم از کفخوابا پاتک

لب تیغ راه میرم، مثل بند بازا پایه ام

با دندون میجنگم، این دستا آماده ان

چشای تو فقط بالا صدرو دیدش شک

سردخونه پایین شهر سر بریده پک

آفتاب میتابونه سمفونی مرگ

خون کف زمینت و گچ بری سقف

دشمنای من اهل حرف نیستن

عملیاتین، دردسر بیشتر

یهو میدن با سنگ قبر دیس بک

لغزه؟ پس بزن به چرخت زنجیر چرخ

تلخی تو به کار غرغره میاد

تو رو میزنن، با فلفل زیاد

آب پزت میکنم با پوره صبح میزنم

تو که تخم مرغی پوستتو میکَنم

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

رو یه چیز میچرخه این گفتگو، ادب

لفظام هم اندازه قطر شونه امن

منم بد وحشی ام ولی پشت صورتم

املتت میکنم با گوجه رو سر

بدنت رو تخته مرده شور ورم

جنگای بعضیا جُنگه رو ورق

عیش به راهست این جا، نوش به راهست این جا

واسه کبوترا دون بپاش نینجا

هر چی عمر بیشتره نفس گیرتره

سر خم نشه اگه کمر میشکنه

کدوم مافیا میگه من مافیام؟

تو سکوت خبریا میشه صد بار قیام

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

حال و هوای تهران، حال و هوای تهران

من هنوز زندم لعنتیا

(سینا ساعی)

(بیت با داشم آزاد)