Lyrics

یه تل متل یه قصه یه قصه از رو غصه یه تل متل فریدون خونش کجا؟ تو میدون ژاله علو فاطمه معتمد آریا آیدا شاملو صابر ابر فرهاد اصلانی امیر جعفری حبیب رضایی سیامک صفری و زنده یاد مرتضی احمدی در غمنومه ی فریدون بازیگردان نمایش: نیما دهقانی نویسنده و کارگردان: پیمان قدیمی حسین علیزاده یه تل متل یه قصه یه قصه از رو غصه یه تل متل فریدون خونش کجا تو میدون قصه ی ما دروغ نیست دیس کباب و دوغ نیست قصه ی ما راسته دوره نون و ماسته قصه ما قصه شب نیست که باهاش چشاتو رو هم بذاری بری تو خواب یواش یواش قصه ما صدای سور حضرت قیومته باشه که مرده ها هم جلدی باهاش بیدار شن فانوس و داس و وردارن شبونه دست به کار شن غلاغ پرکشسته توک درخت نشسته بازم خبر آورده یه مرد دیگه مرده چه دلخوشی نمونده خوشی رو غم سوزونده از اون همه ستاره حالا سیاهی مونده زخمای دلمه بسته رو گردمون نشسته هرکی به خنده میگن یا دیوونست یا مسته سکوت سرد کشدار هوا تو لک زمین هار هرکی بخنده انگار باهاس بره توک دار جنازه های مردا رو دوش مادراشون پیرا کمر شکستن کمون شده قداشون یه وقتی بود تو این ده دلا پر از امید بود پیرن آسمونش تنگ شبام سفید بود رسم مرام مردمش یه رنگی بود یه رنگی هرکی مث خودش بود نه رومی بود نه زنگی آوخ ازون باغ و بهار و مستی آوخ ازون شبای می پرستی آوخ ازون شبا که تا سر صبح پای چراغ آسمون نشستی آوخ ازون داشای مست میدون آوخ ازون نعره ی آق فریدون آوخ ازون جیک جیک خیس گنجشک لای ترانه های صبح بارون آوخ ازون خنده ی خوب هیچا آوخ ازون پرسه کوچ مردا میگن درخت سروی که تن به تبر نمیداد برا اجاق کومه ها خودش شبونه افتاد میگن تنش زمستون هیزم کومه ها شد نمیدونیم که از تنش چه آتیشی به پا شد آتیش آتیش چه خوبه حالام تنگ غروبه چیزی به شب نمونده بسوز و تب نمونده بجستن و واجستن تو حوض نقره جستن آتیش آتیش چه خوبه حالام تنگ غروبه آتیش آتیش چه خوبه حالام تنگ غروبه چیزی به شب نمونده بسوز و تب نمونده چیزی به شب نمونده بسوز و تب نمونده بجستن و واجستن تو حوض نقره جستن بجستن و واجستن تو حوض نقره جستن اوسا کریم نگاه کن نگاه به قد ما کن اوسا کریم نیگا کن نیگا به قد ما کن ببین چهقد کمونیم گمونته جوونیم؟ دلامون پره ولی حرفی نیست بُوممون بیشه ولی برفی نیس دلامون پره ولی حرفی نیست قصه ی ما قصه ی جن و پری نیس بخدا قصه ی لولی شنگ و دلبری نیس بخدا قصه ی شازده و چل تا نشمه نیست قصه ی لوتی لول و نشعه نیست قصه ی دختر شاه پریون نیست نه که نه قصه ی لاف زدنای این و اون نیس نه که نه قصه ی غصه این ولایته درد آبادی و این رعیته قصه ی فریدون و آمیز قشم قصه ی مرگ خوشی تو چنگ غم قصه ی هرکی تا شنفته تش بی هوا سگرمه هاش رفته تو هم خلاصه غصه بسه بیایم که آسه آسه بریم سراغ قصه
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out