Lyrics

هر لحظه به شکلی بت عیّار بر آمد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق
خود رفت به کشتی
گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد
آتش گل از آن شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی
روشنگر عالم
از دیده ی یعقوب چو انوار بر آمد
تا دیده عیان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
هر لحظه به شکلی بت عیّار بر آمد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
می گشت دمی چند بر این روی زمین او
از بهرِ تفرج
عیسی شد و بر گنبد دوار بر آمد
تسبیح کنان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی
روشنگر عالم
از دیده ی یعقوب چو انوار بر آمد
تا دیده عیان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
هر لحظه به شکلی بت عیّار بر آمد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
دل برد و نهان شد
گه پیر و جوان شد
Written by: Traditional
instagramSharePathic_arrow_out