Lyrics

در گیرو دار بودنم درگیر با تو بودنم راضی اگه به موندنم عاشق از تو خوندنم دلدادگی کارم شده بیگانه ای یارم شده دیوانگی کار دلِ با تو گرفتارم شده ... اون لحظه ای که عطر تو می پیچه تو باغ تنم اون لحظه ای که اسم تو ، تو سینه فریاد میزنم اون لحظه رها شدن از حال و روز خویشتنم زنده میشم با دیدنت وقتی که میری میشکنم در گیرو دار بودنم درگیر با تو بودنم راضی اگه به موندنم عاشق از تو خوندنم دلدادگی کارم شده بیگانه ای یارم شده دیوانگی کار دلِ با تو گرفتارم شده ... قلبی که با تو میزنه تو سینه داغونش نکن چشمی که چشم براهته بیهوده گریونش نکن اشکای دونه دونمو سیلاب بارونش نکن این دل عاشق منو بی سر و سامونش نکن تا وقتی قلب عاشقم بخاطر تو میزنه طلسم تنهایی من با دستای تو میشکنه ... در گیرو دار بودنم درگیر با تو بودنم راضی اگه به موندنم عاشق از تو خوندنم دلدادگی کارم شده بیگانه ای یارم شده دیوانگی کار دلِ با تو گرفتارم شده
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out