Lyrics

حرفامو میشنوی از لابلای شعر اینجوری بهتره اما بدون هنوز شبهام بدون اشک محاله بگذره بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودم و خودم با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمیشدم تو با خودم که هیچ با سایه منم حرفی نمیزدی با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی از چی برات بگم وقتی نگفته هام با من عجین شده حس میکنم دلم غمگینترین دل روی زمین شده روزا که میگذرن اما محاله که حسم عوض بشه اخه هر شب یه ذره شعر روح خرابمو سمت تو میکشه امشب قراره که با خاطرات تو بازم بشینم و باز درد و دل کنن با کاغذای شعر صبحو ببینم و غرق خودم بشم با قطره های اشک رو کاغذای خیس این بیت اخره اما همیشه شعر پایان قصه نیست
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out